تربیت2
به نام حضرت دوست
تربیت! و ما ادراک ما التربیت! :))
سعی میکنم من بعد، گاهی متنی در رابطه با یافته های خودم بنویسم! باشد که مورد استفاده قرار بگیرد!
نبط دوم:
دومین اصلی که همیشه آن را جلوی چشمت قرار بده، این است که ما برای تشنه کردن آمده ایم! نه برای سیراب کردن!!!
شاید بزرگ ترین اشتباه استراتژیک و مشکل -که ریشه در ناآگاهی و جهالت مربیان دارد- این است که در کار تربیتی خود (و یا حتی کارهای فرهنگی جسته گریخته موجود...) دائما به دنبال تهیه و توزیع و چپاندن(کلمه دیگه ای که #زور رو با خودش داشته باشه پیدا نکردم) محتوا به حلق های مبارک مخاطبان خود هستند.
حال آنکه، برعکس! اگر تو توانستی به مخاطب (با روش های مختلف که در جای خود بحث خواهد شد به شرط حیات) بفهمانی(جوری که با تمام وجود درک کند، حقیقت را کامل دریافت کند!) که تشنه است! گرسنه است...
بعد از یک مدت باید به دنبال مخاطبت بگردی که در کدام گوشه کناری به دنبال محتوا می گردد!
مرحله بعد از تشنگی این است که، حالا محتوای خوب هم داشته باشی که به او بدهی...
آب #سالم به او بدهی و توانایی تشخیص آب سالم از ناسالم را به او بدهی...
حال کم کم به سمت محتواهای عالی حرکت کنی... مثلا #آب_طالبی و...
پ.ن: ان الله فی قلوب المنکسره... قلب شکسته فقط نه... قلبی منظوره که از تمام دلبستگی های این دنیایی بریده باشه... هیچ وا بستگی ای نداشته باشه دیگه... خدا با اون عظمتش جلوه میکنه تو این قلب!