تـــــــــرنج

تـــــــو رنج ==> همانا آدمی را در رنج و سختی آفریده ایم،بلد4

تـــــــــرنج

تـــــــو رنج ==> همانا آدمی را در رنج و سختی آفریده ایم،بلد4

به قول آن بلندبالا مــرد عـلی‌وار زیسته دوران ما:
"هــمه چیز اوست، ما هـمه هیچیم"

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاق» ثبت شده است

به نام حضرت دوست

برای آنکه بتوانی ویژگی های خوب دیگران رو تو هم داشته باشی، کم کم باید تمرین کنی که مثل اونها رفتار کنی

تو این راه خودتو باید خیلی اذیت کنی!
چرا؟
چون باید با خودت(نفس‌ت) مبارزه کنی که بخاطر خدا و مثل اون بزرگه شدن داری این کار رو میکنی، نه بخاطر اینکه تو چشم مردم بزرگ بشی...

پ.ن: با (دل)نوشته قبلی مقایسه شود! ===> خود بودن

پ.ن2: با این مطلب، تکمیل میشه یه کم: خداکاری

۴ نظر ۲۷ دی ۹۳ ، ۰۹:۴۸
علی ابن صادق

به نام حضرت دوست

بین یک صفت را داشتن و ادای داشتن آن صفت را درآوردن فرق خیلی زیاده...

خودتو اذیت نکن!

خودت باش

پ.ن(پی نوشت): سر بزرگترین افراد رو هم که شیره بمالی، با خودت روراست باش، سر خودت رو شیره نمال!

پ.ن(پسانوشت): مطلب بعدی رو هم بخونید: با نام خوبان شدن

۳ نظر ۲۴ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۳
علی ابن صادق

به نام حضرت دوست

بعضی هم هستند که آدم ها رو جلوی نور میگیرند و آدم بودنشون رو تشخیص می‌دند، درست مثل قضیه اسکناس و نخش

بعد به تناسب باهاشون رفتار میکنند برای رشدشون

یا ستّار العیوب!

اللهم اجعلنا من «ازاین‌دسته‌آدما»

۱ نظر ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۹:۴۷
علی ابن صادق

به نام حضرت دوست

ق.ن(قبل نوشت): مطلب مطلب مهمی است، هرچند به زبان الکن من نوشته شده، ولی حاصل عمری‌ست(20سال...) لطفا دل بدید، نقد هم بکنید...

مدت زیادیست که دردی در وجودم مرا می‌آزارد!

و آن هم این است که آیا این کارهایی که من در زندگی انجام می‌دهم، در تشکیلات بسیج انجام می‌دهم، درسی که میخوانم، کمکی که به دوستان و بقیه می‌کنم و و و ...؛ همه اینها، از روی اخلاص هست یا نه؟

واقعا این کارها را من برای خدا میکنم؟؟؟ یا برای نفس خودم؟ برای آنکه نفسم حال بیاید که ببین، ببین چه کار خوبی کردی! ببین چه کار خوبی کردی که بقیه از آن عاجزند و نکردند. ببین چقدر در نگاه های مردم تحسین هست!

خب تشخیص این مورد، کار سختی‌ست!

گاها شیطان هم خوب منتظر ایستاده است که تا فکر کردی اخلاص نداری، زیربنای کل کارهایت را بزند که همه‌اش را بگذار کنار!

که این کارها هیچ به درد نمیخورد! 

بعد از مدت‌ها چیزی یافتم که کار را برایم آسان کرد:

اگر میخواهید بفهمید که چقدر کارهای خود را برای خدا انجام میدهید، چقدر اخلاص دارید، فکر کنید که اگر همین کار شما را دوست شما انجام میداد، همین قدر از برکاتش برای اسلام و مومنین و رضایت الهی خوشحال می شدید یانه؟
اگر دیدید خوشحال نمیشوید به این مقدار، یا حتی در مرتبه ای بالاتر، از اینکه دوست شما اینکار را کرده است و شما نکرده اید، ناراحت میشوید، بدانید که ذره ای اخلاص ندارید!

ــــــــــــــــــــــــــــ

خب! بعد از این دو حال دارد:

1. اگر فهمیدی که کارت را برای خدا نکرده‌ای! خدا کاری نکرده‌ای، چه‌کار میکنی؟ اسیر دام شیطان می‌شوی که کل کار را کنار بگذار؟؟؟؟

   نه! این دقیقا کاری است که نباید بکنی! تا برای کسی "زمینه" گناه نباشد و خود تصمیم به ترک آن گناه نگیرد، ارزش و فایده‌ای برای انجام ندادن گناه مترتب نیست! تا زمینه دروغ و تهمت در یک تشکیلاتی مثل بسیج فراهم نباشد که تو بفهمی این رذیله های اخلاقی را داری، و بعد تصمیم به ترک آن در این "برهه و سن مهم" از زندگی‌ات نگیری، رشدی در تو حاصل نشده؛ حالا هرچه میخواهی جلسه اخلاق برو!

...(طولانی‌تر است ومن حال ادامه دادن ندارم مثل همیشه)

2. اگر فهمیدی که نشانه‌هایی از اخلاص یافت همی‌شود؛ کار تو سخت‌تر می‌شود! چراکه باید در صحنه ای گام برداری که این را حفظ کنی و به دام "خودپسندی" نیفتی!

تو رنج باید بزرگ شد! رنج مبارزه با نفس رو تا نچشی، نمیشه که به بزرگی بزرگ‌هایی که تو زندگیت میشناسی همینطوری مفت مفت برسی!

پ.ن(پسانوشت): از اینکه شاید مجیزه‌گویی می‌کنم و به قول یکی از دوستان، از خزانه‌های وحی که بلد‌هم هستم، استفاده نمیکنم در نوشته‌ام، پساپس عذر میخوام!

۳ نظر ۱۵ دی ۹۳ ، ۰۲:۵۰
علی ابن صادق