آیه های بیداری
شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ
به نام حضرت دوست
آیه های بیداری
به دشت خاطره ها آفتاب گل کرده است
به باغ سینه من، التهاب گل کرده است
سپیده مقدم خورشید را گرامی داشت
به ذهن مرده شب، آفتاب گل کرده است
سحر، ترنّم باران به گوش میآمد
دوباره قصه سبز سحاب گل کرده است
نهال شوق، شکوفه است از ترنّم صبح
درونخلوتشب،صدشهاب گل کردهاست
فضای خانه پر از آیه های بیداریست
به نبض پنجرهها عطر ناب گل کرده است
ز کوچههای سحر خنده میزند خورشید
به جام "عبد"، دل صد شراب گل کرده است
دوباره چلچله های بهار خندیدند
به دجله خنده زیبای آب گل کرده است
به باغ سینه من، التهاب گل کرده است
سپیده مقدم خورشید را گرامی داشت
به ذهن مرده شب، آفتاب گل کرده است
سحر، ترنّم باران به گوش میآمد
دوباره قصه سبز سحاب گل کرده است
نهال شوق، شکوفه است از ترنّم صبح
درونخلوتشب،صدشهاب گل کردهاست
فضای خانه پر از آیه های بیداریست
به نبض پنجرهها عطر ناب گل کرده است
ز کوچههای سحر خنده میزند خورشید
به جام "عبد"، دل صد شراب گل کرده است
دوباره چلچله های بهار خندیدند
به دجله خنده زیبای آب گل کرده است
پ.ن1: نمیدانم علت چیست! به دانشگاه که آمدم، ذوقهای هنری ام کـــــــــــــــــورشد!... داستان نویسی، شعر، رمان، طراحی سیاهقلم، ساز و آواز و....
پ.ن2: ولی خدارا شاکرم که خیلی چیزها بهم اضافه شده... :)
بعدا نوشت: هرچند خیلی چیزها رو هم یه سری ازم گرفتن :))
شریف ذوق های هنری را می گیرد اما عوضش روش انتگرال گیری چندگانه یادت می دهد. معامله خوبی ست. نه؟