بعضی اوقات، توی ذهنت مدام با ضرب المثل ها ور میری، اینور اونور میکنی و ترکیب و اصلاح میکنی
بعضا چیزای خوبی درمیاد:
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو ===> خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو
بعضی اوقات، توی ذهنت مدام با ضرب المثل ها ور میری، اینور اونور میکنی و ترکیب و اصلاح میکنی
بعضا چیزای خوبی درمیاد:
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو ===> خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو
به نام حضرت دوست
به نام حضرت دوست
- خودتو نگاه نکن، خیلی ها همینجاها* به انحراف کشیده شدن، از بزرگ شدن موندن!
- ...
- حالا خودتو نگاه کن! انواع و اقسام رفیقها و رابطه ها و وقت تلف کردن ها و...
پ.ن1: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَفَلاتَعْقِلُونَ
برای راهنمایی کردن دیگران تا جایی حجت داریم که خودمان از دست نرویم!
پ.ن2: در تراز بالاتری که فرد به دنبال حرفهای امام امت در راستای تشکیل حکومت اسلامی براساس نقشه راه 5 مرحله تمدنی است؛ وقت تلف کردنهای اینطوری تو شبکه های اجتماعی واقعا نوبره!!!
پ.ن3: تحلیل حاجی قاسمیان در رابطه با شبکه های اجتماعی یحتمل موضوعی خواهد بود که بعدا بهش خواهم پرداخت... «نجوا»
* ===> ف.ب، اینستا، وایبر، واتسآپ، تلگرام، تانگو، ویچت، بیتاک و ...
پ.ن نهایی: تم اصلی زندگی ما، رنج کشیدن است! خصوصا در زمانه ما که نگه داشتن ایمان... آتش کف دست...
به نام حضرت دوست
چقدر مرا دوست داری!
چقدر هوای این بنده هواکار را داری!
چقدر خوبی نداشته مرا در میان دوستانم نشر دادی!
ومن چه بنده(!!!) فراموشکاری هستم که تو که تمام من هستی، من که تمام، تو هستم را به یاد نمیآورم!
و کم من ثناء جمیل لست اهلا لها نشرت
پ.ن1: کاش میشد کمی بیشتر با خدا و پیام الهیش انس میگرفتیم جمیعا ما به اصطلاح ریشدارها لااقل!!!
پ.ن2: چه خوش است صوت قرآن ... ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن... سخن خدا شنیدن
کاش میشد ببینمت باری!
به نام حضرت دوست
برای آنکه بتوانی ویژگی های خوب دیگران رو تو هم داشته باشی، کم کم باید تمرین کنی که مثل اونها رفتار کنی
تو این راه خودتو باید خیلی اذیت کنی!
چرا؟
چون باید با خودت(نفست) مبارزه کنی که بخاطر خدا و مثل اون بزرگه شدن داری این کار رو میکنی، نه بخاطر اینکه تو چشم مردم بزرگ بشی...
پ.ن: با (دل)نوشته قبلی مقایسه شود! ===> خود بودن
پ.ن2: با این مطلب، تکمیل میشه یه کم: خداکاری
به نام حضرت دوست
ق.ن(قبل نوشت): مطلب مطلب مهمی است، هرچند به زبان الکن من نوشته شده، ولی حاصل عمریست(20سال...) لطفا دل بدید، نقد هم بکنید...
مدت زیادیست که دردی در وجودم مرا میآزارد!
و آن هم این است که آیا این کارهایی که من در زندگی انجام میدهم، در تشکیلات بسیج انجام میدهم، درسی که میخوانم، کمکی که به دوستان و بقیه میکنم و و و ...؛ همه اینها، از روی اخلاص هست یا نه؟
واقعا این کارها را من برای خدا میکنم؟؟؟ یا برای نفس خودم؟ برای آنکه نفسم حال بیاید که ببین، ببین چه کار خوبی کردی! ببین چه کار خوبی کردی که بقیه از آن عاجزند و نکردند. ببین چقدر در نگاه های مردم تحسین هست!
خب تشخیص این مورد، کار سختیست!
گاها شیطان هم خوب منتظر ایستاده است که تا فکر کردی اخلاص نداری، زیربنای کل کارهایت را بزند که همهاش را بگذار کنار!
که این کارها هیچ به درد نمیخورد!
بعد از مدتها چیزی یافتم که کار را برایم آسان کرد:
اگر میخواهید بفهمید که چقدر کارهای خود را برای خدا انجام میدهید، چقدر اخلاص دارید، فکر کنید که اگر همین کار شما را دوست شما انجام میداد، همین قدر از برکاتش برای اسلام و مومنین و رضایت الهی خوشحال می شدید یانه؟
اگر دیدید خوشحال نمیشوید به این مقدار، یا حتی در مرتبه ای بالاتر، از اینکه دوست شما اینکار را کرده است و شما نکرده اید، ناراحت میشوید، بدانید که ذره ای اخلاص ندارید!
ــــــــــــــــــــــــــــ
خب! بعد از این دو حال دارد:
1. اگر فهمیدی که کارت را برای خدا نکردهای! خدا کاری نکردهای، چهکار میکنی؟ اسیر دام شیطان میشوی که کل کار را کنار بگذار؟؟؟؟
نه! این دقیقا کاری است که نباید بکنی! تا برای کسی "زمینه" گناه نباشد و خود تصمیم به ترک آن گناه نگیرد، ارزش و فایدهای برای انجام ندادن گناه مترتب نیست! تا زمینه دروغ و تهمت در یک تشکیلاتی مثل بسیج فراهم نباشد که تو بفهمی این رذیله های اخلاقی را داری، و بعد تصمیم به ترک آن در این "برهه و سن مهم" از زندگیات نگیری، رشدی در تو حاصل نشده؛ حالا هرچه میخواهی جلسه اخلاق برو!
...(طولانیتر است ومن حال ادامه دادن ندارم مثل همیشه)
2. اگر فهمیدی که نشانههایی از اخلاص یافت همیشود؛ کار تو سختتر میشود! چراکه باید در صحنه ای گام برداری که این را حفظ کنی و به دام "خودپسندی" نیفتی!
تو رنج باید بزرگ شد! رنج مبارزه با نفس رو تا نچشی، نمیشه که به بزرگی بزرگهایی که تو زندگیت میشناسی همینطوری مفت مفت برسی!
پ.ن(پسانوشت): از اینکه شاید مجیزهگویی میکنم و به قول یکی از دوستان، از خزانههای وحی که بلدهم هستم، استفاده نمیکنم در نوشتهام، پساپس عذر میخوام!
به نام حضرت دوست
گاهی هم فکر کن که فکر کردن به اینکه تو زندگی به کارهات فکر نمیکنی، به اهدافت فکر نمیکنی، به رفتارهات فکر نمیکنی، به تعامل با دیگرانت فکر نمیکنی، به وقت هایی که داری تلف میکنی فکر نمیکنی و..... ؛ چقدر میتونه خوب و مفید و لذت بخش باشه و زندهگی ات رو عوض کنه