هو الحی القیوم
دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۵ ق.ظ
بسم رب الحسین
یکی از خاطرات کربلای امسال:
یه جا تو صف بودیم یه چوکه(به قمی یعنی چیکّه) آش ونون بگیریم یه عربه از علیرضا.ا(یکی از رفقای ما) جلو زد و اومد تو صف.
علیرضا با لحجه(ونه لهجه) غلـــــیظ عربی برگشت گفت: حاجی! انا الحیُّ القیوم! )
عربه تا 2_3دقیقه با چشمای از حدقه بیرون زده علیرضا رو نگاح(ونه نگاه) میکرد.
خیلی خوب بود :دی